می خواهم با شما درباره ی گرافیست های پولدار و رازهای کارشان صحبت کنم. گرافیست هایی از نوع مفرد کار یا همان Freelance. واقعا چرا برخی از مفردکارها پولدار و برخی به نان شب محتاج اند؟ این مقاله به شما در این زمینه کمک زیادی خواهد کرد. من ضمانت نمی کنم که شما بعد از خواندن این مقاله ، درآمد سالیانه یک فوتبالیست حرفه ای را در می آورید ، اما از قبلتان خیلی بهتر می شوید.

به اعداد توجه کنید
آیا می دانید که در هر ساعت چه مقدار از سفارشتان را انجام می دهید؟ ایده در ساعت ۱۰:۰۰ به ذهنتان رسیده ، پس از آن شما برای چندین ساعت روی پروژه کار کرده اید و موقعی که کارتان تمام شده ، یک کارت ویزیت ۵۰هزار تومانی ۲۰ساعت ، وقت شما را گرفته و شما احساس می کنید که به اندازه ی کافی به شما پول پرداخت نشده است.
در این حالت احساس می کنید که وقتتان را برای انجام کاری کم سود هدر داده اید و وقتی که وقتتان را هدر می دهید ، دیگر زمانی برای انجام پروژه های پرسود نیست. در کار گرافیست های مایه دار شهرتان رازیست که به شما نمی گویند: به اعدادتان توجه کنید. زمانی که صرف کرده اید ، هزینه هایی که پرداخت کرده اید و . . .  . قبل از پذیرفتن پروژه و قبل از تعیین هزینه دریافتی ، به این موارد فکر کنید.

به طراحی مثل یک تجارت نگاه کنید ، نه یک سرگرمی
شما تصمیم گرفته اید که بعنوان یک مفردکار یا Freelance ، کار کنید. پس از اعمال تمامی تغییرات بیرونی(مثل توجیه اطرافیان ، آماده کردن خانواده برای یک قحطی پول و سختی کشیدن و . . .) شما هنوز طراحی را بجای کسب و کارتان ، یک سرگرمی تلقی می کنید.

اما چطور به طراحی بعنوان تجارت بنگریم و در کارمان جدی باشیم؟
۱)به اعداد توجه کنید
۲)لزومی ندارد هر کاری که به شما پیشنهاد می شود بپذیرید
۳)ساعات پرمنفعت مشاوره با مشتریانتان را هدر ندهید
۴)کار ثابت پیدا کنید!(میگم برات)

وقتی که به طراحی بعنوان یک تجارت نگاه کنید ، روند تصمیم گیری شما برای قبول کردن یک سفارش تغییر می کند. از خودتان بپرسید: “کدام پروژه رزومه ی مرا ارتقا می دهد” ، “کدام پروژه ها جالب ترند” ، “کدام برای من سود بیشتری دارند” و . . .  .

کار ثابت پیدا کنید
آخرین راز ثروتمند شدن گرافیست های پولدار ، پیدا کردن یک کار ثابت است. بیشتر آنها با آژانس های طراحی محلی ، آژانس های تبلیغاتی و . . . همکارند. دقت کنید که همکارند نه کارمند! آنها کارهای کم اهمیت و کوچک این آژانس ها و شرکت ها را رد می کنند و کارهای سودآور و مهم آنها را بر عهده می گیرند. بگذارید با یک مثال توضیح دهم.
مثلا من به مدت سه ماه در یک دفتر تبلیغاتی کار می کنم و در این مدت بخوبی خودم را نشان می دهم. پس از آن زمان بازگشایی مدارس می رسد. من بجای آنکه هر روز به دفتر رفت آمد کنم و معلم خصوصی بگیرم و شبانه درس بخوانم ، از سختی های این کار با مدیر شرکت صحبت می کنم و به او پیشنهاد می کنم که به عنوان یک Freelance در خانه کار کنم. آنها هم قبول می کنند و همان مزایا و حقوق را در ازای هر پروژه به من می دهند. این روش کاملا عملی است و قبلا توسط افراد دیگر انجام شده، حداقل در اروپا و آمریکا که کارآمد است.

امیدوارم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد.